یلدا
امشب شب یلداست. دومین شب یلدایی هستش که روژان پیش ماست و خانواده مون رو بزرگ تر و کامل تر کرده. دخملی الان مشغول شلوغ کردنه. بقول مامان عزیزم "روح مامانش درش حلول کرده." لگو هاش رو برداشته به همه نشونم میده و میگه جوجو. همه هم باید با دقت نگاه کنن و اگر نه به خانم بر می خوره و می زنه زیر گریه. امسال یلدا خیلی خوش گذشت هندوانه رو تزیین کردیم سیخ میوه درست کردیم و انار و آجیل و تخمه شیرینی خیلی چیز های دیگه. مراسم خونه بابا جونی برگزار شد. مامان عزیزم بود و بابا جونی مامان بود و بابا زن دایی بود و دایی و گل سرسبد مجلس روژانِ مامان. دوستت دارم دخمل مامان یه دنیا. ...
نویسنده :
مامانی
23:41